قول
«قول» داستاني دربارهي اميد به تغيير است، تغيير زندگي خود و اثرگذاري بر زندگي انسانهاي ديگر.
راوي داستان دختري است كه در كودكي زندگي خود را با دزدي ميگذرانده است و در شهري خشن و زشت زندگي ميكرده است. شهري كه خيابانهايش خشك و غبارآلود، از سرما و گرما ترك خورده بودند. در اين شهر چيزي رشد نميكرد. همه چيز خراب بود و هيچكس حتي لبخند نميزد. بيشتر مردم شهر مانند دخترك با دله دزدي از ديگران زندگي ميكردند. تا اينكه يك شب وقتي تصميم ميگيرد كيسهي بزرگ پيرزني را بدزدد اتفاق عجيبي برايش ميافتد. پيرزن از دخترك ميخواهد قولي بدهد: «اگر قول بدهي كه آنها را بكاري ميگذارم كه كيسه را ببري». دخترك كه چندان متوجه موضوع نشده قول ميدهد و صاحب كيسه ميشود. دخترك كه شادمان از پيروزي خود است به زودي متوجه ميشود كه درون كيسه به جاي پول و غذا پر از دانههاي بلوط است. دخترك دانهها را در دست ميگيرد و احساسي جديد وجودش را فرا ميگيرد. او تازه متوجه ميشود كه چه قولي داده است. او جنگلي در دستانش دارد. با فرا رسيدن صبح به قولش وفا ميكند و كاشتن دانهها را آغاز ميكند. او همه جا دانه ميكارد، كنار خيابانها، كنار ميدانها، كنار خط راه آهن، ميان سنگها، خرابهها و ريلهاي زنگ زده و... درختها كمكم جوانه ميزنند و نظر مردم را به خود جلب ميكنند. كمكم مردم هم دست به كار كاشتن ميشوند و كمكم شهر و آدمهايش از اين رو به آن رو ميشوند. داستان با اتفاقي مشابه تمام ميشود. يك شب دزدي جوان دخترك را كه حالا به نظر ميرسد بزرگسال شده، با كيسهي بلوطش گير مياندازد. زن با او معامله ميكند و قول ميگيرد و كيسهي بلوط را به دزد جوان ميدهد، با اطمينان از اينكه او هم دلش نرم خواهد شد و كاشتن ادامه خواهد يافت.
«نيكولا ديويس» جانورشناسي انگليسي است كه بيشتر با برنامههاي تلويزيونياش در برنامههاي حياتوحش كودكان در شبكهي بيبيسي شناخته شده است. ديويس حدومد ۵۰ كتاب براي كودكان منتشر كرده است كه تعدادي از آنها مورد توجه منتقدين بودهاند و جوايزي را دريافت كردهاند.
«لورا كارلين» تصويرگر و سراميك ساز است. او تاكنون حدود ۱۰ كتاب كودك و بزرگسال را تصويرگري كرده است و جايزهي تصويرگري كتاب كودك براتيسلاو سال ۲۰۱۵ را براي كتابهاي «مرد آهني» و «جهان خودت» دريافت كرده است.
- شهرداد ميرزايي
- Laura Carlin
- لورا كارلين
- نيكولا ديويس
- لورا كارلين
- شهرداد ميرزايي